برچسب : نویسنده : jolideo بازدید : 23
برچسب : نویسنده : jolideo بازدید : 35
می خواهم آنقدر صدای باران در گوشم بپیچد که وقت مرگ
حسرت نشنیدنش به دلم نباشد
حسرت ندیدن افتادن دانه های برف
حسرت روزشماری نکردن بزرگ شدن سبزه عید
باید با چشم و دل سیر از اینجا بروم
بعد از اینجا
میخواهم ماهی ای شوم
در عمیق ترین قسمت دریا
که گیاهان را دوست دارد
و رنگش صورتیست
خروس سحر ندیده...برچسب : نویسنده : jolideo بازدید : 43
عجب !!! پاییز کویر که پاییز نیست غریبانه خودش را به تن خارها و درختچه های بی برگ میکشد و دلش برای یک برگ ریزان قنج میرود. خروس سحر ندیده...
برچسب : نویسنده : jolideo بازدید : 48
مردارمان را شراب انداختیم و روز چهلم گفتیم میگذرد سرد میشود اما این طور نبود غم گلویمان را می فشرد و روز به روز مستی این غم داغ ترمان می کرد خروس سحر ندیده...
برچسب : نویسنده : jolideo بازدید : 81
زمان متوقف شد بهت, مردمک چشمهایمان را به هم گره میزد درد وسط خانه پخش شد هر کدام تکه ای برداشتیم و گریستیم. خروس سحر ندیده...
برچسب : نویسنده : jolideo بازدید : 97
من جای مناسبی به دنیا نیامدم
به من گفته اند ناراحتی از اینجا برو!!!
باید
جهانم را در تنم خلاصه کنم
در یک زمستان زیبا
قرص های لورازپام را چون برف
بر خودم ببارانم
و خلاص شوم از این سرزمین
#مرضیه سیروسی
#دلنوشته در ۳ دقیقه
#نه به اعدام
# شعر آزاد
برچسب : نویسنده : jolideo بازدید : 100
حلزون ها راحت میمیرند
مثل خواب شب در خانه شان
فقط
طولانی
طولانی
طولانی
#مرضیه سیروسی
خروس سحر ندیده...برچسب : نویسنده : jolideo بازدید : 126
اگه عاشق بشم ولی بره میتونم خودمو جمع و جور کنم؟میتونم رو پاهام واستم؟ میتونم سرمو دوباره بالا بگیرم مقبل احساسم؟
باید ترمز بکشم. ترمز احساسمو. دوست دارمش ولی اون تا کجای دنیا دوستم داره؟ تا کجای زندگی؟ تا کجای احساس؟
دلم عشق بی دقدقه میخواد. رهایی میخواد. دلم میخواد بدوه تو چمنزار احساس بی هیچ نگرانی با پای لخت بدون جوراب
ولی .... میترسه
میترسه
میترسه
خروس سحر ندیده...برچسب : نویسنده : jolideo بازدید : 133
۱۳۹۶/۰۶/۳۱
59-
تا نیمه راه رفتم
برگشتم
چمدانم را باز کردم
اندوهم هزار برابر شده بود
نوشته شده توسط مرضیه سیروسی در ساعت 10:8 | لینک |
خروس سحر ندیده...برچسب : نویسنده : jolideo بازدید : 129